سخن رسول گرامی
1
آفَةُ الشَّجاعَةِ البَغىُ وَ آفَةُ الحَسَبِ الاِفتِخارُ وَ آفَةُ السَّماحَةِ المَنُّ وَ آفَةُ الجَمالِ الخَيلاءُ وَ آفَةُ الحَديثِ الكَذِبُ وَ آفَةُ العِلمِ النِّسيانُ وَ آفَةُ الحِلمِ السَّفَهُ وَ آفَةُ الجُودِ السَّرفُ وَ آفَةُ الدِّينِ الهَوَى؛
سركشى آفت شجاعت است، تفاخر آفت شرافت است، منت آفت سماحت است، خود پسندى آفت جمال است، دروغ آفت سخن است فراموشى آفت دانش است، سفاهت آفت بردبارى است، اسراف آفت بخشش است، هوس آفت دين است.
2
اِئتُوا الدَّعوةَ إذا دُعِيتُم؛
وقتى شما را دعوت كردند بپذيريد.
3
اِئتِ المَعرُوفَ وَ اجتَنِبِ المُنكَرَ وَ انظُر ما يُعجِبُ أذنَكَ أن يَقولَ لَكَ القَومُ إذا قُمتَ مِن عِندِهِم فَأتِه وَ انظُرِ الَّذي تَكرَه أن يَقولَ لَكَ القَومُ إذا قُمتَ مِن عِندِهِم فَاجتَنِبهُ؛
نيك كردار باش و از كار بد بپرهيز ببين ميل دارى ديگران در باره تو چه بگويند همان طور رفتار كن و از آنچه نميخواهى در باره تو بگويند بركنار باش.
4
آفَةُ الدِّينِ ثَلاثَةٌ: فَقيهٌ فاجِرٌ و إمامٌ جائرٌ و مُجتَهِدٌ جاهِلٌ؛
آفت دين سه چيز است: داناى بد كار و پيشواى ستم كار و مجتهد نادان.
5
آفَةُ العِلمِ النِّسيانُ وَ إضاعَتَهُ أن تُحدِّثَ به غَيرَ أهلِه؛
آفت دانش فراموشيست و دانشى كه بنا اهل سپارى تلف مى شود.
6
آكِلُ كَما يَأكُلُ العَبدُ وَ أجلِسُ كَما يَجلِسُ العَبدُ؛
مانند بندگان غذا ميخورم و مانند آنها بر زمين مى نشينم.
7
آمِرُوا النِّساءَ فِي بَناتِهِنّ؛
با زنان در باره دخترانشان شور كنيد.
7
آيَةُ المُنافِقِ ثَلاثٌ، إذا حَدَّثَ كَذِبَ وَ إذا وَعَدَ أخلَفَ وَ إذا ائتَمَنَ خانَ؛
نشان منافق سه چيز است، سخن بدروغ گويد، از وعده تخلف كند و در امانت خيانت نمايد.
8
أبَى اللَّهُ أن يَجعَلَ لِقاتِلِ المُؤمِنِ تَوبَةً؛
خداوند از گناه قاتل مؤمن نميگذرد و توبه او را نمى پذيرد.
9
أبَى اللَّهُ أن يَقبَلَ عَمَلَ صاحِبِ بِدعَةٍ حَتَّى يَدعُ بِدعَتَهُ؛
خداوند عمل بدعتگذار را نمى پذيرد تا از بدعت خويش دست بردارد.
10
اِبتَغُوا الرَّفعَةَ عِندَ اللَّهِ تَحلَمُ عَمَّن جَهِل عَليكَ وَ تُعطِيَ مَن حَرَمَك؛
اگر ميخواهيد پيش خداوند منزلتى بلند يابيد خشونت را به بردبارى و محروميت را به عطا تلافى كنيد.
11
أبد المَوَدَّةَ لِمَن وادَّكَ فَإنَّها أثبَتَ؛
آنكه با تو در دوستى مى زند با وى ره دوستى گير كه اين گونه دوستى پايدارتر است.
12
اِبدَأ بِنَفسِكَ فَتَصَدَّقَ عَلَيها فَإن فَضلَ شَى ءٌ فَلِأهلِكَ فَإن فَضِلَ شَى ءٌ عَن أهلِكَ فَلِذي قَرابَتِكَ فَإن فَضِلَ عَن ذِي قَرابَتِك شَى ءٌ فَهكَذا وَ هكذا اِبدأ بِمَن تَعُولُ؛
صدقه را از خويشتن آغاز كن اگر چيزى فزون آمد بكسان خود ده اگر از كسان تو چيزى فزون آمد بخويشان ده و اگر از خويشان نيز چيزى فزون آمد به ديگران ده و همچنين صدقه را از عيال خويش آغاز كن.
13
أبَى اللَّهُ أن يَرزُقَ عَبدِه المُؤمِنِ إلّا مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ؛
خدا روزى بنده مؤمن خويش را از جايى كه انتظار ندارد ميرساند.
14
؛اِبدَئُوا بِما بَدَأ اللَّهُ بِه
صدقه را از آنچه خداوند آغاز كرده است آغاز كنيد.
15
أبشِرُوا وَ بَشِّرُوا مِن وَراءِكُم أنَّه مَن شَهِدَ أن لا إلهَ إلّا اللَّهُ صادِقاً لَها دَخَلَ الجَنَّةَ؛
شما را مژده ميدهم و شما بديگران مژده دهيد كه هر كس شهادت دهد كه خدائى جز خداى يگانه نيست و بدان معتقد باشد وارد بهشت مى شود.
16
أبغَضُ الحَلالِ إلَى اللَّهِ الطَّلاقُ؛
منفورترين چيزهاى حلال در پيش خدا طلاق است.
17
أبغَضُ الخَلقِ إلَى اللَّهِ مَن آمَنَ ثُمَّ كَفَرَ؛
منفورترين مردم پيش خدا آن كس است كه ايمان آورد و سپس كافر شود.
18
أبغَضُ الرِّجالِ إلَى اللَّهِ الألَدُ الخَصمُ؛
منفورترين مردان در پيش خدا مرد لجوج و ستيزه جوست.
19
أبغَضُ العِبادِ إلَى اللَّهِ مَن كانَ ثَوباهُ خَيراً مِن عَمَلِه: أن تَكونَ ثِيابُهُ ثِيابَ الأنبياءِ وَ عَمَلُهُ عَمَلَ الجَبّارِينَ؛
منفورترين بندگان در پيش خدا كسى است كه جامه وى از كارش بهتر باشد، يعنى جامه او جامه پيمبران باشد و كار وى كار ستمگران.
20
أبغُونِي الضُّعَفاءَ فَإنَّما تَرزُقُونَ وَ تَنصُرُونَ بِضُعَفاءِكُم؛
ناتوان را پيش من آريد زيرا شما به بركت ناتوانان خود روزى مى خوريد و يارى مى شويد.
21
بَلِّغُوا حَاجَةَ مَن لا يَستَطِيعُ إبلاغَ حاجَتِه. فَمَن أبلَغَ سُلطاناً حاجَةَ مَن لا يَستَطِيعُ إبلاغَها ثَبَّتَ اللَّهُ قَدَمَيهِ عَلَى الصِّراطِ يَومَ القِيامَةِ؛
حاجت كسى را كه از ابلاغ آن ناتوانست ببزرگان برسانيد زيرا هر كس حاجت درمانده اى را ببزرگى برساند روز رستاخيز خداوند پاهاى وى را بر صراط استوار ميسازد.
22
اِبنَ آدَمَ أطِع رَبَّكَ تُسَمَّى عاقِلاً وَ لا تَعصِهِ فَتُسَمَّى جاهِلاً؛
فرزند آدم! پروردگار خويش را فرمانبردار باش تا ترا خردمند خوانند و از فرمان وى بيرون مباش كه ترا نادان شمارند.
23
اِبنَ آدَمَ إذا أصبَحتَ مُعافى فِي جَسَدِكَ آمَنّا في سَربكَ عِندَكَ قُوتَ يَومِكَ فَعَلى الدُّنيا العَفاءُ؛
فرزند آدم وقتى تن تو سالم است و خاطرت آسوده است و قوت يك روز خويش را دارى جهان گو مباش.
24
اِبنَ آدَمَ عِندَكَ ما يَكفِيكَ وَ تَطلُبُ ما يَطغِيك اِبنَ آدَمَ لا بِقَليلٍ تَقنَع و لا بِكَثِيرٍ تَشبَع؛
فرزند آدم، آنچه حاجت تو را رفع كند در دسترس خود دارى و در پى آنچه ترا به طغيان واميدارد روز ميگذارى، به اندك قناعت نميكنى و از بسيار سير نميشوى.
25
أتانِي جَبرِيلُ فَقالَ يا مُحَمَّدُ عِش ما شِئتَ فَإنّكَ مَيِّتٌ وَ أحبِب ما شِئتَ فَإنّكَ مُفارَقَهٌ وَ اعمَل ما شِئتَ فَإنّكَ مَجزِيٌّ بِه. وَ اعلَم أنَّ شَرَفَ المُؤمِنِ قِيامُهُ بِاللَّيلِ وَ عِزَّهُ استِغناؤُهُ عَنِ النّاسِ؛
جبريل پيش من آمد و گفت اى محمّد هر چه ميخواهى زنده بمان كه عاقبت خواهى مرد، هر چه را ميخواهى دوست بدار زيرا از آن جدا خواهى شد و هر چه ميخواهى بكن كه پاداش آن را خواهى ديد و بدان كه شرف مؤمن بپا خاستن شب است و عزت وى بى نيازى از مردم.
26
أتانِي جَبرِيلُ فَقالَ بَشِّر اُمَّتَك إنَّهُ مَن ماتَ لا يُشرِكُ بِاللَّهِ شَيئاً دَخَلَ الجَنَّةَ قُلتُ يا جَبرِيلُ وَ إن سَرِقَ وَ إن زَنَى قالَ نَعَم قُلتُ وَ إن سَرِقَ وَ إن زَنَى قَالَ نَعَم قُلتُ وَ إن سَرِقَ وَ إن زَنَى قالَ نَعَم وَ إن شَرِبَ الخَمرَ؛
جبريل پيش من آمد و گفت امت خود را بشارت بده كه هر كس بميرد و چيزى را با خدا شريك نسازد به بهشت ميرود گفتم اى جبرئيل و اگر دزدى كرده باشد و اگر زنا كرده باشد؟ گفت آرى گفتم و اگر دزدى كرده باشد و اگر زنا كرده باشد؟ گفت آرى گفتم و اگر دزدى كرده باشد و اگر زنا كرده باشد گفت آرى و اگر هم شراب خورده باشد.
27
أتُحِبُّ أن يَلِينَ قَلبُكَ وَ تُدرِكَ حَاجَتَك؟ اِرحَمِ اليَتيمَ وَ امسَح رَأسَهُ وَ أطعِمهُ مِن طَعامِكَ يَلِنَ قَلبُكَ وَ تُدرِك حاجَتَك؛
آيا دوست دارى دلت نرم شود و حاجت خود بيابى بر يتيم رحمت آور وى را بنواز و از غذاى خويش بدو بخوران تا دلت نرم شود و حاجت خود بيابى.
28
أتَحسَبُونَ الشِّدَّةَ فِي حَملِ الحِجارَةِ إنَّما الشِّدَّةُ أن يَمتَلِي أحَدُكُم غَيظاً ثُمَّ يَغلِبُهُ؛
آيا گمان ميكنيد نيرومندى در بردن سنگ است، نيرومند حقيقى آنست كه خشمگين شود و بر خشم خود غالب گردد.
29
اتَّخِذُوا عِندَ الفُقَراءِ أيادِي فَإنَّ لَهُم دَولَةٌ يَومَ القِيامَةِ؛
با فقرا دوستى كنيد زيرا در روز رستاخيز دولتى بزرگ دارند.
30
أتَدرُونَ مَا العِضَّةُ؟.. نَقلُ الحَديثِ مِن بَعضِ النّاسِ إلَى بَعضٍ لِيُفسِدُوا بَينَهُم؛
آيا ميدانيد سخن چينى چيست؟ سخن چينى آنست كه سخنى را از كسان پيش ديگران نقل كنند و ميان آنها را بهم بزنند.