حقوق مؤمن
سی حق برادران مؤمن بر همدیگر اول: اگر گناهى در حق او از برادر مؤمن سر زند، یا تقصیرى از او صادر شود از اوبگذرد. دوم: اگر غریب باشد دلدارى او كند و با او مهربانى نماید. سوم: چنانچه بر عیبى از او واقف باشد بپوشاند. چهارم: اگر لغزشى از او به وجود آید چشم از او بپوشاند. پنجم: اگر عذر خواهى نماید عذر او را بپذیرد. ششم: اگر كسى غیبتبرادر مؤمنى را كند او را منع نماید. هفتم: آنچه خیر او را بداند به او برساند و پند و نصیحت از او باز نگیرد. هشتم: دوستى او را محافظت كند و شرایط دوستى را به جا آورد. نهم: حقوق او را منظور داشته باشد. دهم: اگر مریض باشد او را عیادت كند. یازدهم: به جنازه او حاضر شود. دوازدهم: هر وقت او را بخواند اجابت كند. سیزدهم: اگر هدیهاى از براى او فرستد قبول كند. چهاردهم: اگر با او نیكى كند مكافات كند. پانزدهم: اگر نعمتى از او برسد شكر آن را به جا آورد. شانزدهم: یارى او را نماید. هفدهم: ناموس و عرض او را در اهلش محافظت كند. هیجدهم: حاجت او را بر آورد. نوزدهم: آنچه از او سئوال نماید رد ننماید. بیستم: اگر عطسه كند تحیت او نماید. بیست و یكم: گمشده او را راه نمائى كند. بیست و دوم: سلام او را جواب گوید. بیست و سوم: با او به گفتار نیك تكلم نماید. بیست و چهارم: نعمتهاى او را نیكو شمارد. بیست و پنجم: قسمهاى او را تصدیق كند. بیست و ششم: با او دوستى كند و از دشمنى او احتراز كند. بیست و هفتم: او را یارى كند، خواه ظالم باشد یا مظلوم، و یارى او در وقت ظالمبودن این است كه او را از ظلم ممانعت كند و در وقت مظلوم بودن، آنكه او را اعانتكند. بیست و هشتم: او را تسلیم دشمن نكند و خوار نگرداند او را به تنها گذاردنش. بیست و نهم: از براى او دوست داشته باشد آنچه را از براى خود دوست داشته باشداز نیكیها. سی ام: و از براى او مكروه شمارد آنچه از براى خود مكروه مىشمارد از بدیها.