انتظار

06 اسفند 1392 توسط فتوحی

امام عصر :سعادت دیدار ما را به تاخیر نیندازید


حضرت ولی عصر(عج) فرمودند: …لو ان اشياعنا و فقهم الله لطاعته علـى اجتماع من القلوب فى الوفاء بالعهد عليهم لما تـاخـر عنهم اليمـن بلقائنا و لتعجلت لهم السعاده بمشاهـدتنا.اگرشيعيان ما ـ كه خداوند آنها را به طاعت و بندگى خويش موفق بداردـ در وفاى به عهد و پيمان الهى اتحاد اتفاق مى داشتند و عهد و پيمان را محترم مـى شمردند، سعادت ديـدار مـا به تـاخـيـر نمـى افتـاد و زودتـر به سعادت ديـدار ما نـائـل مى شدند. منبع: احتجاج طبرسى، ج ۲، ص ۴۹۹.


استدلال قیام امام زمان (علیه السلام) با تکیه بر دو آیه قرآن در کلام آیت الله سبحانی

نخستين سخنى كه مهدى(عليه السلام) پس از قيام خود مى گويد اين آيه است: ( بقية الله خير لكم إن كنتم مؤمنين )، سپس مى گويد: منم بقية الله وحجت و خليفه او در ميان شما، سپس هيچ كس بر او سلام نمى كند، مگر اين كه مى گويد: السلام عليك يا بقية الله فى أرضه».

یت الله سبحانی به این پرسش که قیام حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) چگونه با این دو آیه استدلال می شود، پاسخ داده است:

قرآن كريم مى فرمايد: 1. ( ونريد أن نمن على الذين استضعفوا فى الأرض ونجعلهم أئمّة ونجعلهم الوارثين ). [105] «اراده ما بر اين است كه بر ستمديدگان نعمت بخشيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم». مى گويند: اين آيه چه ارتباطى به قيام حضرت مهدى دارد؟

پاسخ
پاسخ اين است كه بررسى آيه با ملاحظه ماقبل و مابعد آن، اين مسأله را قطعى مى سازد كه قرآن هرگز از يك برنامه موضعى و خصوصى، مربوط به بنى اسرائيل سخن نمى گويد، بلكه بيانگر يك قانون كلى براى همه اعصار و قرون و همه اقوام و جمعيت هاست و مى فرمايد: ما اراده كرده ايم كه بر مستضعفان منت بگذاريم و آنان را وارثان حكومت روى زمين قرار دهيم. اين بشارتى است براى همه انسان هاى آزاده و خواهان حكومت عدل و داد و برچيده شدن بساط ظلم و جور. شاهد اين مطلب آيه ديگر است:

( ولقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر انّ الأرض يرثها عبادى الصالحون ). [106]«در “زبور"، پس از “تورات” نوشتيم كه زمين در آينده از آن بندگان صالح است».
يكى از اين نمونه ها حكومت بنى اسرائيل و زوال حكومت فرعونيان بود.نمونه كاملترش حكومت پيامبر اسلام و يارانش بعد از ظهور اسلام بود كه سرانجام خدا به دست همين گروه دروازه قصرهاى كسرى ها و قيصرها را گشود، و آنان را از تخت قدرت به زير آورد، و بينى مستكبران را به خاك ماليد.

و نمونه گسترده تر، ظهور حكومت حق و عدالت در تمام كره زمين به وسيله مهدى ارواحنا له الفداء است. بنابراين، اگر با اين آيه بر ظهور حضرت مهدى استدلال مى كنند در حقيقت نوعى استدلال با ضابطه كلى بر مصداق و مورد است.مفسران معتقدند كه آيات قرآن اگر در موردى نازل شد، اختصاص به آن مورد ندارد بلكه در طول زمان، براى خود مصداق پيدا مى كند.

و لذا از اميرمؤمنان(عليه السلام) روايت شده است كه در تفسير آيه فرمود:«هم آل محمد يبعث الله مهديّهم بعد جهدهم فيعزّهم ويذلّ عدوهم». ( [107])«اين گروه آل محمد هستند. خداوند مهدى آنها را پس از زحمت و فشارى كه بر آنها وارد مى شود، برمى انگيزد و به آنها عزّت مى بخشد. دشمنانشان را ذليل و خوار مى سازد».

در حديثى از امام چهارم، چنين وارد شده است:والذى بعث محمداً بالحقّ بشيراً ونذيراً إنّ الأبرار منّا أهل البيت وشيعتهم بمنزلة موسى وشيعته، وإن عدوّنا وأشياعهم بمنزلة فرعون وأشياعه». ( [108])«سوگند به كسى كه محمد را به حق بشارت دهنده و بيم دهنده قرار داد كه نيكان ما اهل بيت و پيروان ما، به منزله موسى و پيروان او هستند و دشمنان ما و پيروان آنها به منزله فرعون و پيروان اويند(سرانجام ما پيروز مى شويم و آنها نابود مى شوند و حكومت حق و عدالت، از آنِ ما خواهد بود».
***
2. آيه( بقية الله خير لكم إن كنتم مؤمنين وما أنا عليكم بحفيظ ) . [109]«آنچه خدا براى شما بر جاى نهاده براى شما بهتر است اگر ايمان داشته باشيد و من پاسدار شما و اجبار كننده شما نيستم».حضرت شعيب در اين آيه گوشزد مى كند كه كم فروشى نكنند و در معاملات به مردم ظلم و ستم روا ندارند. سرانجام يادآور مى شود(«بقية الله» يعنى سود حلال و اندك كه برابر با شرع الهى است براى شما بهتر است).

و در آيه ديگر مى فرمايد:( والباقيات الصالحات خير عند ربّك ثواباً وخير أملاً ). [110]«چيزهاى خوب و ماندگار در نزد خدا از نظر پاداش و آرزو بهتر است».آيه يك ضابطه كلى را بيان مى كند كه يكى از مصاديق آن، همان است كه در مورد قوم شعيب آمده(سود اندك و معامله پاك) اين ضابطه در طول تاريخ، مصاديقى دارد. انبيا و اوليا از مصاديق بقية الله هستند و يكى از مصاديق آن حضرت مهدى(عليه السلام) است كه امام باقر(عليه السلام) در مورد او مى فرمايد:

«أوّل ما ينطق القائم (عليه السلام) حين يخرج هذه الآية: ( بقية الله خير لكم إن كنتم مؤمنين ) ، ثم يقول: أنا بقية الله وحجته وخليفته عليكم فلا يسلم عليه مسلم إلاّ قال: السلام عليك يا بقية الله فى أرضه»«نخستين سخنى كه مهدى(عليه السلام) پس از قيام خود مى گويد اين آيه است: ( بقية الله خير لكم إن كنتم مؤمنين )، سپس مى گويد: منم بقية الله وحجت و خليفه او در ميان شما، سپس هيچ كس بر او سلام نمى كند، مگر اين كه مى گويد: السلام عليك يا بقية الله فى أرضه». ( [111])

درست است كه در آيه مورد بحث، منظور از «بقية الله» سود و سرمايه حلال و يا پاداش الهى است ولى هر موجود نافع كه از طرف خداوند براى بشر باقى مانده و مايه خير و سعادت او گردد «بقية الله» حساب مى شود. تمام پيامبران الهى و پيشوايان بزرگ «بقية الله» هستند. تمام رهبران راستين كه پس از مبارزه با يك دشمن سرسخت براى يك قوم و ملت، باقى مى مانند از اين نظر، بقية الله هستند.

همچنين سربازان مبارزى كه پس از پيروزى از ميدان جنگ، باز مى گردند، آنها نيز بقية الله هستند. از آنجا كه مهدى موعود(عجل الله تعالى فرجه الشريف) آخرين پيشوا و بزرگترين رهبر انقلابى پس از قيام پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) است، يكى از روشن ترين مصاديق «بقية الله» مى باشد و از همه به اين لقب شايسته تر است. به ويژه كه تنها باقى مانده پس از پيامبران و امامان است.

منابع

[105] . قصص/ 5.
[106] . انبياء/ 105.
[107] . غيبت شيخ طوسى، به نقل از نورالثقلين، ج4، ص 11.
[108] . مجمع البيان، ذيل آيه مورد بحث.
[109] . هود/ 86.
[110] . كهف/ 46.
[111] . به نقل از تفسير صافى، ذيل آيه فوق.

 نظر دهید »

امام مهربان

04 اسفند 1392 توسط فتوحی



گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن


گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم


گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم

گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن

گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن

گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه

گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان

گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن

گفتم  ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم

گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن

گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان

گفتم که شام تا دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن

گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم



*****شعر امام زمان******

 1 نظر

حدیث

02 اسفند 1392 توسط فتوحی

حدیث (۵۴) امام علی علیه السلام فرمودند:

اَکثَرُ مَصَارعِ‌ العُقُولِ تَحتَ بُرُوقِ المَطَامِعِ؛

قربانگاه عقلها غالبا در پرتو طمعها است.

(محاضرات ج ۱ ص ۲۵۱)

 نظر دهید »

کریم اهل بیت

02 اسفند 1392 توسط فتوحی



ابری شدم به نیت باران شدن فقط

… مور آمدم برای سلیمان شدن فقط

باید ز گوشه چشم تو کاری بزرگ خواست

چیزی شبیه حضرت سلمان شدن فقط

باید به شیعه بودن خود افتخار کرد

راضی نمی شوم به مسلمان شدن فقط

دنیای دیگری ست اسیری و بردگی

آن هم به دام زلف کریمان شدن فقط

لا یمکن الفرار ز تیر نگاه تو

چاره رسیدن است و قربان شدن فقط

در خانه ی کریم کفایت نمی کند

یک لقمه نان گرفتن و مهمان شدن فقط

این لطف فاطمه است و عشق است تا ابد

سرمست از نوای حسن جان شدن فقط

فکری برای پر زدن بال من کنید

من را اسیر زلف امام حسن کنید

آقا شنیده ام جگرت شعله ور شده

بی کس شدی و ناله ی تو بی اثر شده

پیش حسین سرفه نکن آه کم بکش

خون لخته های روی لبت بیشتر شده

یک چشم خواهرت به تو یک چشم به تشت

تشت مقابلت پر خون جگر شده

ای وای از مصیبت تابوت و دفن تو

وای از هجوم تیر و تن و چشم تر شده

می گفت با حسین اباالفضل وقت دفن

این تیرها برای تنش دردسر شده

موی سپید و کوچه و تابوت و زهر و تیر

دوران غربت حسن این گونه سر شده

یک کوچه بود موی حسن را سپید کرد

یک اتفاق بود که او را شهید کرد

 نظر دهید »

حقوق مؤمن

30 بهمن 1392 توسط فتوحی




سی حق برادران مؤمن بر همدیگر

اول: اگر گناهى در حق او از برادر مؤمن سر زند، یا تقصیرى از او صادر شود از اوبگذرد.

دوم: اگر غریب باشد دلدارى او كند و با او مهربانى نماید.

سوم: چنانچه بر عیبى از او واقف باشد بپوشاند.

چهارم: اگر لغزشى از او به وجود آید چشم از او بپوشاند.

پنجم: اگر عذر خواهى نماید عذر او را بپذیرد.

ششم: اگر كسى غیبت‏برادر مؤمنى را كند او را منع نماید.

هفتم: آنچه خیر او را بداند به او برساند و پند و نصیحت از او باز نگیرد.

هشتم: دوستى او را محافظت كند و شرایط دوستى را به جا آورد.

نهم: حقوق او را منظور داشته باشد.

دهم: اگر مریض باشد او را عیادت كند.

یازدهم: به جنازه او حاضر شود.

دوازدهم: هر وقت او را بخواند اجابت كند.

سیزدهم: اگر هدیه‏اى از براى او فرستد قبول كند.

چهاردهم: اگر با او نیكى كند مكافات كند.

پانزدهم: اگر نعمتى از او برسد شكر آن را به جا آورد.

شانزدهم: یارى او را نماید.

هفدهم: ناموس و عرض او را در اهلش محافظت كند.

هیجدهم: حاجت او را بر آورد.

نوزدهم: آنچه از او سئوال نماید رد ننماید.

بیستم: اگر عطسه كند تحیت او نماید.

بیست و یكم: گمشده او را راه نمائى كند.

بیست و دوم: سلام او را جواب گوید.

بیست و سوم: با او به گفتار نیك تكلم نماید.

بیست و چهارم: نعمتهاى او را نیكو شمارد.

بیست و پنجم: قسمهاى او را تصدیق كند.

بیست و ششم: با او دوستى كند و از دشمنى او احتراز كند.

بیست و هفتم: او را یارى كند، خواه ظالم باشد یا مظلوم، و یارى او در وقت ظالم‏بودن این است كه او را از ظلم ممانعت كند و در وقت مظلوم بودن، آنكه او را اعانت‏كند.

بیست و هشتم: او را تسلیم دشمن نكند و خوار نگرداند او را به تنها گذاردنش.

بیست و نهم: از براى او دوست داشته باشد آنچه را از براى خود دوست داشته باشداز نیكیها.

سی ام: و از براى او مكروه شمارد آنچه از براى خود مكروه مى‏شمارد از بدیها.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6

جستجو

اوقات شرعی

دریافت کد اوقات شرعی

اللهم عجل لولیک الفرج

iv>
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت

ذکر ایام هفته

20Tools.com Zekr Days -->
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس